صبح عاشقی

الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِ‌سَالَاتِ اللَّـهِ وَیَخْشَوْنَهُ وَلَا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّـهَ وَکَفَى بِاللَّـهِ حَسِیبًا ﴿الأحزاب: ٣٩﴾

صبح عاشقی

الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِ‌سَالَاتِ اللَّـهِ وَیَخْشَوْنَهُ وَلَا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّـهَ وَکَفَى بِاللَّـهِ حَسِیبًا ﴿الأحزاب: ٣٩﴾

صبح عاشقی

اما ای دهر! اگر رسم بر این است که صبر را جز در برابر رنج نمی بخشند و رضای او نیز در صبر است ، پس این سرِ ما و تیغِ جفای تو... شمر بن ذی الجوشن را بیاور و بر سینه ما بنشان تا سرمان را ازقفا ببرد و زینب رانیز بدین تماشاگه راز بکشان

آخرین مطالب
پیوندها

علم ما و اشکال آن

يكشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۲، ۰۳:۰۴ ق.ظ

دوستانی که نوشته ی قبلی رو نخوندند و یا اینکه خوندن و الان فراموشش کردند دوباره قبل از خوندن این مطلب بهش رجوع کنند



انگیزه انسان در تمایلات و خواسته ها هستند انسان چیزی را می خواهد این خواست او را به حرکت و عمل برمی انگیزد به دنبال هیجان و تمایل و خواست است که انسان به سوی عمل برانگیخته می شود و نیاز به علم و شناخت رو پیدا می کند.
نقش علم آن است که به ما نشان دهد که چگونه و از چه راه یک خواسته را تامین و ارضا کنیم.علم وقتی روی زمینه ی مساعدی چون امیال و نیازهای متعالی قرار بگیرد به حرکت انسان شکل می دهد.
این امیال و خواست های درونی ما گاهی از فطرت الهی نشات می گیرد گاهی هم از طبیعت و غریزه آدمی
چنانچه زمینه ی مساعد ما را امیال فطری الهی تشکیل دهند مطمئنا ما رشد چشمگیری در خود و دیگران خواهیم داشت.

اما قصدی که من از این دو نوشته(این نوشته و نوشته قبل)دنبال می کردم این بود که به خودم و دوستانم بفهمونم که سخت در حرکت علمی خود باید تجدید نظر کنیم جامعه ی ما مخصوصا جامعه ی علمی در خدمت اهداف شوم دشمنان قرار گرفته و در واقع بسیاری از نخبگان علمی ما دارند نقش مهره های دشمن رو بازی می کنند.مایی که امروز اگر شاهد فرار مغزها هستیم مایی که امروز شاهد آن هستیم که علوم دانشگاهی و حوزوی ما دردی از دردها دواء نمی کند به خاطر این است که ما پیش از اینکه بخواهیم زمینه ی مساعدی را (که همان انگیزه برگزفته از امیال و خواسته ها و نیازها می باشد) فراهم کنیم به دنبال انتقال معارف و علوم بوده ایم.تا زمانی ندانیم که برای کدام نیاز و خواسته و میل باید بدنبال شناخت و علم باشیم ول معطلیم.
کدام علوم حوزوی و دانشگاهی ما در زمینه ی نیازهایی چون عدالت طلبی،آرمان گرایی،انسان دوستی،حریت و آزادگی،حق طلبی،ظلم ستیزی و... شکل گرفته و رشد پیدا کرده.مگر می شود آدمی چنین نیازهای متعالی را در خود و جامعه ی خود احساس کند و اون وقت به دنبال علم و رشد آن نرود.ما امروز اگر دو کلاس درس می خونیم به خاطر این است که فقیر نشویم اگر درس می خونیم به خاطر این است که جلوی رفیقمون در بحث و جدل کم نیاریم اگر امروز ما درس می خونیم به خاطر این است که به دیگران فخر بفروشیم و اگر درس می خوانیم به خاطر این است که زندگی کنیم و اگر هم کسی در کنارمون از گشنگی جان داد با خنده ای تاسف بار از کنارش عبور کنیم یا که حداقل اشکی ریزیم اما این اون علمی نیست که ما باید به عنوان جامعه ی منتظر و الهی به دنبالش باشیم.من با دوستان حاضرم تا در این رابطه صحبت کنم چنانچه جایی از مطلب نامفهوم می باشد.
والسلام

  • رهپوی عاشق

نظرات  (۳)

میشه بیشتر از احادیث و ایات در متنتون استفاده بکنید!!!!!! ههههههههههههههههه
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
به نظرم خیلی سطحی دردی را دواشو گفتی ..... 
از کی و چگونه باید انگیره ایجاد شود ؟؟؟


پاسخ:
از آیات و احادیث هم استفاده خواهیم کرد
از کی تا حالا  مطلبی چون فطرت سطحی شده برادر
از عمیق ترین و اساسی ترین مباحث فطرت هست
و به نظر بنده زیربنای مباحث تربیتی و آموزشی را باید فطرت قرار داد
اما اینکه از کی باید شروع کرد به تربیت باید بگم که این پرسه از انعقاد نطفه آغاز میشه
و اینکه چگونه باید صدها جلسه دربارش صحبت کرد
سلام
در این باره درست می گویید اما یک مساله علم چیست؟ ماهیت علم چیست؟ التبه این پاسخ را باید اساتید منطق و فلسفه دهند.
شما نگاه کنید یه شکل گیری علوم در غرب و شیوه و هدف کاربرد آن.
در ضمن کسی که دنبال ثروت و پست و... باشد معلوم است جوینده علم نیست.
اما اگر قرار بود همه بشوند علامه که دیگر دنیا معنا نداشت. هر کس در حد توان خود.
التماس دعا

راست میگی

هدفامون مشکل داره

ایشالا که درست شیم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی