برادر عزیزم امیر تیموری
کاری را در رثای حضرت قمر بنی هاشم ع انجام دادند
که من از شنیدنش واقعا لذت بردم امیدوارم که شما هم با شنیدن این اثر هنری لذت ببرید
برای این عزیز دلم از درگاه خدای متعال توفیقات روز افزون را خواستارم
برادر عزیزم امیر تیموری
کاری را در رثای حضرت قمر بنی هاشم ع انجام دادند
که من از شنیدنش واقعا لذت بردم امیدوارم که شما هم با شنیدن این اثر هنری لذت ببرید
برای این عزیز دلم از درگاه خدای متعال توفیقات روز افزون را خواستارم
حربن یزید ریاحی از یاران باوفای امام حسین ع بود که در لحظات آخر خود را به کاروان حسین رساند.چه طور شد که حر حسینی شد و مفتخر به شهادت در رکاب اباعبدالله ؟؟؟؟
نمیدونم شاید خیلی ها خیلی چیزا بگویند اما به نظرم یاران حسین ع یه ویژگی داشتند و تا زمانی که این ویژگی رو پیدا نکردند داخل در کاروان حسین نشدند.اون وِیژگی حاکمیت خداست.تا خدا رو تو خودت نیابی و اون رو بر خودت حاکمش نکنی در کاروان حسین ع جا نداری اما قبل از این باید یه کار دیگه هم بکنی و اون هم اینه که باید درونت رو از تمامی تفرقه ها و دوگانگی ها و کشمکش های نفسانی رها کنی اگر این کار رو کردی و خدا رو بر خودت حاکم گرفتی اون وقت اگر دقیقه 90 هم به کاروان حسین ع ملحق شوی تو سربلندی و جزء یارانش
حر هم اینگونه بود او با وجود اینکه سرلشکر سپاه یزید بود خود را از تمامی این دوگانگی ها و چندرنگی ها آزاد کرد خودش را از مال و ثروت ، قدرت و مقام آزاد کرد او خودش را از اسارت طاغوت زمانش یزید آزاد کرد و از وعده وعیدهایش چشم پوشید او در وجودش نفی جز او کرد و او را در خود یافت او فهمید که اگر عزت را می خواهد اگر حریت را می خواهد باید با حسین همنوا شود و همچون حسین ع در حالی که لبش خشکیده و نظر به وجه الله دارد این سرود را سر دهد:
الهی رضاً برضاک،تسلیماً لأمرک، صبراً علی قضائک، یا ربّ، لا معبود سواک یا غیاث المستغیثین؛
پروردگارا! من راضی به رضای تو و تسلیم امر تو هستم. در مقابل قضای تو صبر خواهم نمود.ای خدایی که جز تو معبودی نیست! ای پناه بی پناهان
التماس دعا
به امید رهایی و جدایی از غیر او و پیوستن به او
در تاریخ ثبت شده که حضرت سیدالشهدا قبل از حرکت از مدینه به سوی مکه بارها به زیارت جد عزیزشون محمد مصطفی ص رفتند و زانر ایشان گشتند.
این زیارت رو براتون نقل می کنم:
حضرت اباعبدالله پس از آنکه از بیعت با یزید خودداری کردند به سوی قبر رسول الله ص رفتند و در خطاب به حضرتش فرمودند:
مولای ما نمونهی دیگر نداشته است
اعجاز خلقت است و برابر نداشته است
وقت طواف دور حرم، فکر می کنم
این خانه بیدلیل ترک بر نداشته است
دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی
آیینهای برای پیامبر نداشته است
سوگند می خورم که نبی شهر علم بود
شهری که جز علی در دیگر نداشته است
طوری ز چارچوب، در قلعه کنده است
انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است
یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود
یا جبرئیل واژهی بهتر نداشته است
چون روز، روشن است که در جهل گم شده است
هر کس که ختم ناد علی بر نداشته است
این شعر استعاره ندارد برای او
تقصیر من که نیست برابر نداشته است
(سید حمید رضا برقعی)
دوستان عزیزم در این عید ولایت و اکمال دعا کنید تا دینمان کامل شود و قدم به وادی بندگی بگذاریم
از اونجایی که ما با برو بچه های مسجدمون راهی سرزمین بهشتیم مناسب دونستم یه شعر قشنگِ امام رضایی براتون توی وبلاگ بزارم امیدوارم لذت ببرید و ما رو هم دعا کنید تا زائرهای خوبی برای آقامون باشیم.
یا شمس الشموس
به مهربانی امام رضا علیه السلام
همیشه قبل هر
حرفی برایت شعر میخوانم
قبولم کن من آداب
زیارت را نمیدانم
نمیدانم چرا این
قدر با من مهربانی تو
نمیدانم کنارت
میزبانم یا که مهمانم
نگاهم روبهروی
تو بلاتکلیف میماند
که از لبخند
لبریزم، که از گریه فراوانم
به دریا میزنم،
دریا ضریح توست غرقم کن
در این امواج
پرشوری که من یک قطره از آنم
سکوت هرچه آیینه،
نمازم را طمأنینه
بریز آرامشی
دیرینه در سینه پریشانم
تماشا میشوی آیه
به آیه در قنوت من
تویی شرط و شروط
من اگر گاهی مسلمانم
اگر سلطان تویی
دیگر ابایی نیست میگویم:
که من یک شاعر
درباریام مداح سلطانم
سید حمیدرضا برقعی
به بهانهء هفده روز اقامت حضرت معصومه(س) در بیت النور قم
...و به همراه همان ابر که باران آورد
مهربانی خدا در زد و مهمان آورد
باد یک نامهء بی واژه به کنعان آورد
بوی پیراهنی از سوی خراسان آورد
به سر شعر هوای غزلی زیبا زد
دختر حضرت موسی به دل دریا زد
چادرش دست نوازش به سر دشت کشید
دشت هم از نفس چادر او گل می چید
چه بگویم که بیابان به بیابان چه کشید
من به وصف سفرش هیچ به ذهنم نرسید
باور این سفر از درک من و ما دور است
شاعرانه غزلی راهی "بیت النور" است
آمد اینگونه ولی هر چه که آمد نرسید
عشق همواره به مقصود به مقصد نرسید
که اویس قرنی هم به محمد(ص) نرسید
عاقبت حضرت معصومه(س) به مشهد نرسید
ماند تا آینهء مادر دنیا باشد
حرم او حرم حضرت زهرا(س) باشد
صبح شب می شد و شب نیز سحر هفده روز
چشم او چشمه ای از خون جگر هفده روز
بین سجاده ، ولی چشم به در هفده روز
چشم در راه برادر شد اگر هفده روز
روز و شب پلک ترش روضه مرتب می خواند
شک ندارم که فقط روضهء زینب می خواند.
سید حمیدرضا برقعی
معنی انتظار
معنی انتظار رها کردن کار و واگذاری آن به دیگران نیست. این خلافِ انتظار است. این گونه عمل کردن، تسلیم شدن است. اگر امروز بگویند که ما در انتظار حمله ناگهانی دشمن هستیم، معنی آن چیست؟ آیا معنی این انتظار عبارت است از اینکه از خانه خارج شویم و بخوابیم و اعتنایی نکنیم؟ نه. این انتظار نیست. انتظار عبارت است...
کمی طولانی هست اما مفید است اگر دوست داشتید مطالعه اش کنید.